جدول جو
جدول جو

معنی هفت سلام - جستجوی لغت در جدول جو

هفت سلام
(هََ سَ)
سلام قولاً من رب رحیم (قرآن 58/36) ، سلام علی ابراهیم (قرآن 109/37) ، سلام علی نوح فی العالمین (قرآن 79/37) ، سلام علی موسی و هارون (قرآن 120/37) ، سلام علی آل یاسین (قرآن 130/37) ، سلام ٌ علیکم طبتم فادخلوها خالدین (قرآن 73/39) ، سلام هی حتی مطلع الفجر (قرآن 5/97). (برهان)
لغت نامه دهخدا
هفت سلام
هفت دورد هفت درود در پیوند با هفت سینماد نپی و یا هفت درود بر امشاسبندان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ لَ)
هفت فلک. هفت آسمان:
آن بارگاه ملت، وآن تختگاه دولت
آن روی هفت عالم، وآن چشم هفت کشور.
شرف الدین شفروه
لغت نامه دهخدا
(هََ اِ)
امام ابوحنیفه، امام شافعی، امام مالک، امام احمد بن حنبل، امام ابویوسف، امام محمد، امام زفر. (غیاث) ، نیز هفت امام اوّل شیعه را گویند که فرقۀ اسماعیلیه را منسوباً به ایشان ’هفت امامی’ خوانند
لغت نامه دهخدا
(هََ)
به کنایه، سبعۀ سیاره. (یادداشت مؤلف) :
هفت سالار کاندرین فلک اند
همه گرد آمدند در دووداه.
رودکی
لغت نامه دهخدا
(هََ)
هفت پردۀ چشم، چه لفظ لا به فارسی به معنی تو است. (غیاث). رجوع به هفت حجلۀ نور شود
لغت نامه دهخدا
(هََ قَ لَ)
هفت نوع شیوۀ کتابت خط فارسی است که نامهای آنها بدین قرار است: ثلث، محقق، توقیع، ریحان، رقاع، نسخ، و تعلیق. (از برهان). اقلام معروف قدیم شش قلم است که عبارتند از: ثلث، ریحان، نسخ، رقاع، تعلیق، و غبار. این شیوه ها در تاریخ خط فارسی به اقلام سته معروف اند، نیز کنایت از آرایش کامل است و قسمتهای آرایش، چنانکه گویند: خود را به هفت قلم آرایش کرده بود، یعنی آرایش او نقص نداشت. رجوع به هرهفت شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
کنایت از هفت آسمان است. هفت فلک. هفت خراس. هفت ایوان:
بر طرۀ هفت بام عالم
نه طاس بهشته ای نه پرچم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش صومای شهرستان ارومیه که 115تن سکنه دارد. آب آن از چشمۀ رودسر و محصول عمده اش غله و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
هفت پادشاه گواژ هفت اختر، هفت رهبر و شاه شاه خراسان (ع) ابراهیم ادهم با یزید بستامی ابو سعید ابو الخیر محمود غزنوی سنجر اسمعیل سامانی
فرهنگ لغت هوشیار
هفت روز کیوان شید (شنبه) مهرشید (یکشنبه) مه شید (دوشنبه) بهرام شید (سه شنبه) تیر شید (چهارشنبه) بر جیس شید یا اور مزد شید (پنجشنبه) ناهید شید (آدینه) هفت روز: (تابدانی که کواکب سیارات ازآن هفت آمد که بعضی از کارهاء این جهان برهفت برست چون هفت آبا که گفتیم وهفت اقلیم وهفت ایام)
فرهنگ لغت هوشیار
هفت رهنمود: امام اعظم ابو حنفیه امام شافعی امام مالک امام احمد حنبل امام ابو یوسیف امام محمد امام زفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت قلم
تصویر هفت قلم
هر هفت هفت گونه آرایش و هفت دبیره -1 هفت قسم ازهرچیز، هر هفت: (هفت قلم خودرا آرایش کرد) یا هفت قلمبزک کردن، بطورکامل آرایش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت بام
تصویر هفت بام
کنایه از هفت آسمان
فرهنگ فارسی معین